به قرآن گر کنی کاری به قفقاز!
بفهمد مادرت در شهر شیراز!!
مکن خبط و مکن خبط و مکن خبط!
که در دل آگه است مادر از این راز
توضیح تصویر: مادری در خانه سالمندان که مدتها بود لبخند نمیزد :(
امروز یاد حرف حضرت حافظ افتادم که یکی از اساتید دوران راهنمایی توی دفترم نوشته بودند
دلم میخواد که درمانم تو باشی
رفیق روز هجرانم تو باشی
نمیرم من به مهمانی عزیزم!
به امیدی که مهمانم تو باشی
پدر ، این نماینده خداوندگار بر روی زمین نعمتی بود که تا بود قدرش رو ندونستم :(
برای کسایی که با من هم درد هستند صبر آرزو میکنم و از خدا میخوام این فرشته های آسمونی رو برای همه نگه داره.