دیشب ترانه بودم و امشب بیاد تو

بر جای خالی تو شعر میشوم هنوز

بابا دگر بهانه جز تو ندارد این

فرزند بی پناه ِ بی قرار ِ تو

ای کاش بودی و من فدای تو

هدیه هزار نه، بیشمار میشدم

بابا هنوز وقتی که از سفر

نیمه شبی میرسم به پشت در

با حسرتی عجیب میجویمت ز پشت ِ در. 

بابا بگو به من امشب میزنی سری

آخر برای من این روز عید مزخرف است

بابا کجای دنیا تو دیده ای بی پدر پسر

شادی کند به روز ِ پدر



هادی کامل.