میگفت که با بنده صداقت دارد
میخورد قسم، به من ارادت دارد
یک هفته سراغ او نرفتم دیدم
در منزل دشمنم اقامت دارد
میگفت که با بنده صداقت دارد
میخورد قسم، به من ارادت دارد
یک هفته سراغ او نرفتم دیدم
در منزل دشمنم اقامت دارد
من چهره ی پر ز کینه ات را دیدم!
من نقشه ی توی سینه ات را دیدم!
دلخور نشوی اگر که روزی دیدی
تصویر ِ پس ِ زمینه ات را دیدم!
سه شنبه 10 تیر 93 ، قاین
اگرچه ما رفیقامون قشنگند!
و یا از دیدتان خوش آب و رنگند!
اگر یک لحظه جای ما نشینید
ببینید اکثرا از جنس سنگند!!
هکیم - دوشنبه 11 فروه دین 93 ( )
سلام!
ابتدا پیشاپیش دوم فروه دین سالروز تولد همایونی مان را خدمت مبارک شما تبریک و تهنیت میگوییم و از پیشگاه خدا بابت عمری که تا الان تلف نموده ایم خیلی عذر میخواهیم و دوم سال 93 را برای خودمان و شما سالی آرزو میکنیم که از 92 بدتر نباشد.
اگر جسارت نباشد اولین شعر با لهجه مشهدی مان را به پیشگاه همایونی دوستان دوست خودمان تقدیم میداریم.
مویوم خو رِه از دورِ* تو سِوا کُنُم
Moyom kho re az do're to seva konom
به یَک جای دیگه بُرُم صِفا کُنُم
Be yak jaye diga borom sefa konom
بسّه دِگِه ناز کِردِناتِ کِشیدُم
Basse dege naz kerdenate keshidom
بدونِ تو وای که مُخوام چه ها کُنُم!
Bedoone to vaay ke mokhaam che haa konom
تاریخ سرایش همایونی : بیست و یَکم اسپند نود و دو!
* دور: اطراف، پیرامون ! همین دور و بر!
ما حالی و احوالی به جز کار نداریم
معتاد وبــیم و به از آن یار نداریم!
دیروز و پریروز و ( صبایی چو بیاید!)
سر از در این خانه ی خمّار نداریم
پ.ن. این شعر از استاد روح الله بلوردی عزیز الهام گرفته و به تمام همکاران و دوستان عزیزم در میکروبلاگ طراحان وب ایران و تمامی طراحان و گسترش دهندگان عزیز وب پارسی تقدیم گردید.
با آرزوی شادی و سلامت خیلی زیاد
ای مرگ عجیب است که ذلیلی تو، بیا
با منتظرت عجب بخیلی تو، بیا
چون سایه اگرچه در پی من هستی
یک بار! بدون هر دلیلی!، تو بیا
رونق لاله ازین باغ بیفتد روزی
از رخ ماه هم این داغ بیفتد روزی!
« اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را »
گذر پوست به دباغ بیفتد روزی !
یک ذره تکان انفرادی خورد و..
در سال جهاد اقتصادی خورد و..
بیچاره زمین زیر پایش شُل شد!
از هر کس و ناکس انتقادی خورد و..
پ.ن.: این شعر در وصف آن پدرسوخته 3000 میلیاردی و البته در همان زمان گفته شد!